قبل از دیدن تصاویر زیر به سایت های زیبای زیر نیز سری بزنید
www.takcarpet.blogfa.com www.takcarpet.ir
روی یکی از سایت های بالا دیدن نمایید تا زیباترین و نفیس ترین کالا را جهت دکوراسیون خانه ببینید
به گزارش ایسنا، «گاردین» در گزارشی که اخیرا منتشر کرده مفصلا به جریان دوستی «هانس کریستین اندرسن» و «چارلز دیکنز»، که با رفتار عجیب نویسنده «جوجه اردک زشت» به سردی و دلخوری میگراید، پرداخته و سپس نمونههای دیگری را از نوع روابط بین نویسندگان مشهور شرح داده است.
اقامت چندهفتهای «اندرسن» در خانه نویسنده رمان «داستان دو شهر» به هیچ عنوان خوشایند نبود. این دیدار باعث از بین رفتن رابطه دوستی این دو شد؛ نامهای که «دیکنز» با لحنی رک و حاکی از آزردگی نوشته و اخیرا در یک حراجی به فروش گذاشته شده، گواه این ماجراست.
نویسنده دانمارکی قصههای فولکلوری چون «بندانگشتی» و «پری دریایی کوچولو» در مارس ۱۸۵۷ اعلام کرد قصد دارد دو هفته از تابستان را در خانه «دیکنز» در کنت سپری کند. او در نامهای که پیش از عزیمتش پست کرد، نوشت: فقط به خاطر تو میآیم. گذشته از اینها، همیشه گوشهای کوچک از قلبت را برای من نگه دار.
«چارلز دیکنز» و «هانس کریستین اندرسن»
بعد از اینکه دیدار پنجهفتهای «اندرسن» به پایان رسید، صاحبخانه نامهای به «لرد جان راسل» - نخستوزیر اسبق انگلستان - نوشت و عنوان کرد که نویسنده قصههای ماندگار ادبیات کودک جهان اصلا میهمان خوبی نبوده است.
او در این نامه با لحنی شکوهآمیز نوشته: او فرانسه را مثل «پیتر پسر وحشی» و انگلیسی را مثل کر و لالها حرف میزد. او حتی نمیتوانست اسم کتاب خودش (The Improvisatore) را به زبان ایتالیایی ادا کند و به نظر میرسد مترجمش اذعان داشته «اندرسن» به زبان دانمارکی هم نمیتواند حرف بزند.
این نامه مهم که در حراجی به قیمت ۴۶۰۰ پوند به فروش رسید، یکی از یادگاریهایی است که از نویسنده «الیور توییست» و دیگر چهرههای شاخص بریتانیایی همچون «جین آستین»، «چارلز دیکنز»، ملکه «ویکتوریا»، «ویلیام گلَدستون»، «چارلز داروین» و «سر والتر اسکات» و... بر جای مانده و در این حراجی عرضه شد.
داستان آشنایی «دیکنز» و «اندرسن» به سال ۱۸۴۷ برمیگردد. این دو در یک میهمانی اشرافی آشنا میشوند و «اندرسن» به «دیکنز» و کارهای او ابراز علاقه میکند و او را «بزرگترین نویسنده تاریخ» میخواند. نامهنگاریها و رد و بدل کردن کتاب بین این دو ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۸۵۷، «اندرسن» قصد سفر به کنت را کرد.
اما آن روزها اصلا زمان مناسبی برای «دیکنز» محسوب نمیشد. نویسنده مشهور انگلیسی در آن دوران، در آستانه ترک کردن همسرش بود، رمان سریالیاش «دوریت کوچولو» چندان مورد استقبال قرار نگرفته بود و به شدت درگیر اجرای نمایش «منجمدِ عمیق» نوشته «ویکی کالینز» و بازی در آن بود.
از دید «اندرسن» هم، خانه «دیکنز» سرد بود و او از اینکه کسی نبود صبحها صورتش را اصلاح کند، ناراضی بود. اندکی بعد، حال و هوای خاص او، صاحبخانه را دلگیر و ناراحت کرد. «اندرسن» وقتی با نقدی منفی درباره یکی از کارهایش مواجه شد، گریه کرد. روزی هم که سرانجام در ۱۵ جولای خانه «دیکنز» را ترک کرد، اشک از چشمانش جاری شد.
اما «دیکنز» در عوض در آن روز، روی آینه اتاق میهمانش نوشت: هانس اندرسن پنج هفته در این اتاق خوابید - که از دید خانواده ما یک قرن گذشت!
این نویسنده چند روز بعد در نامهای که به دوستش «ویلیام جردن» نوشت، از اخلاق عجیب «اندرسن» شکایت کرد.
رابطه بین این دو نویسنده برجسته، دیگر ادامه پیدا نکرد اما آمده است که دختر «دیکنز» در جایی، میهمان عجیبشان را «فردی به شدت خستهکننده» توصیف کرده. گفته میشود «اندرسن» الهامبخش خلق شخصیت «یوریا هیپ» در رمان «دیوید کاپرفیلد» دیکنز بوده است.
دیگر نمونهها از روابطی دوستانه بین نویسندگان صاحبنام که پس از یک اتفاق، به سردی گراییده در ادامه آمده است: